فیلم داستان یک بانکدار و سرمایه گذار بنام "لیندا باخمن" و تیمش است که قصد دارند هز طوری که شده املاکی را در یک روستا که از لرد و لیدی مکینتاش بخرند، اما ...

فیلم داستان "کارولین" یک قاتل زنجیره می باشد که پس از اینکه عاشق هدف بعدی خود "ناتالی" می شود، قصد دارد برای همیشه از کشتن مردم بیگناه دست بکشد ولی ...

فیلم داستان پسر جوان خوشتیپی که به عنوان متصدی یک هتل مشغول به کار می شود. اما پس از مدتی دختر رئیس هتل عاشق او می شود و ...

داستان فیلم درباره عشقی فوق العاده بین یک زن جوان انگلیسی و یک یک سرباز آلمانی شرور به نام برت را به تصویر می‌کشد که علاقه‌اش به فوتبال باعث می‌شود تا گذشته‌ی تاریک خود را کنار بگذارد و به یک قهرمان انگلیسی در باشگاه منچستر سیتی تبدیل شود. او تمام تلاش خود را برای پیروزی می‌کند و…

داستان فیلم درباره زندگی شاد یک اسب فروش به نام "مایکل کوهلاس" در قرن 16 میلادی در جنوب فرانسه است. وقتی او با ناعدالتی ارباب روبرو می‌شود، به جمع‌آوری لشکر روی می‌آورد تا حق خود را پس بگیرد و ....

رومن، برادرش آلبرت و دوستشان وینست تصمیم می گیرند برای تعطیلات آخر هفته به یک کوهنوردی در طبیعت بروند. ولی زمانی که آن‌ها صدای تیراندازی در اطرف خود می شنوند، آن را به شکارچیان داخل جنگل نسبت می دهند. با این حال پس از مدتی آن‌ها خود را طعمه یک تیرانداز مرموز دیده و باید برای زنده ماندن تمام تلاش خود را به کار ببندند اما….

داستان فیلم درباره سه دلال املاک فاسد است که از اوج تا سقوط آنها را نشان میدهد و …

دو خانواده‎ ی آلمانی سعی دارند با استفاده از یک بالون بزرگ که توسط خودشان ساخته شده است ، ار آلمان شرقی به آلمان غربی فرار کنند. اما…

آلمان، پس از جنگ جهاني دوم. هشت سال از پايان رابطه ي «ميشائل برگ» (کروس) با دختري مسن تر از خود، «هانا اشميتس» (وينسلت) مي گذرد. حالا «ميشائل» که دانشجوي حقوق است يک بار ديگر با «هانا» روبه رو مي شود: در يک دادگاه جنايات جنگي که «هانا» را در آن به جرم کار در يک اردوگاه مرگ محاکمه مي کنند.

داستان فیلم درباره جوانی مسلمان به نام رغدان عزیز و ....

این فیلم داستان زندگی واقعی خسه اونز می باشد که تلاش کرد تا در مسابقات المپیک سال ۱۹۳۶ تبدیل به دونده ای غیرقابل مهار شود، در حالی که در آن سو آدولف هیتلر می خواست تا شکوه آریایی را در این مسابقات سرافراز ببیند و ...

خلبان های آلمانی و انگلیس به یکدیگر شلیک کرده و سقوط میکنند . و خودشان را در یک کابین مشترک پیدا میکنند که برای زنده ماندن در بیابانهای نروژ باید با هم همکاری کنند...

فیلم سرگذشت پسرجوانی به نام «آلبرت» را در زمان وقوع جنگ جهانی اول روایت می کند که اسب مورد علاقه اش را به ارتش کشورش، انگلستان فروخته و خودش هم برای رویارویی با دشمن به ارتش پیوسته است. با شدت گرفتن جنگ در اروپا آلبرت برای جنگ اعزام می شود…